سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 درد دلی با یاران سفرکرده - عصر اختناق

درد دلی با یاران سفرکرده

سه شنبه 86 آذر 6 ساعت 12:16 عصر

سخنی با شهیدان !

 

 

بچه کدوم هیئتی ؟مرجع تقلیدت کیه ؟تابع کدوم کانونی ؟


پا منبر کی می شینی ؟از کدوم مداح خوشت میاد ؟


چپی ؟ راستی ؟ میانه رویی ؟اصلا قرمزته یا آبیته ؟


با تعجب نگاه نکن یارسفرکرده ،


الآن قبل از اینکه از طرف بپرسن اسمت چیه ؟ اول همینا رو می پرسن ،

 

بعد تصمیم می گیرن که این آدم خوبیه یا نه ؟ اصلا این آدمه یا نه ؟

 

میتونن باهاش کار کنن یا نه؟

 

یا هنوزم مخش بو قرمه سبزی میده یعنی هنوز....ولش


ما بین خودمون وحدت نداریم ، دیگه چه برسه بین ما و شیعیان جهان ،

 

 بین ما و مسلمونای دنیا ، بین ما و مستضعفین غیر مسلمون دنیا !


اون وقت لابد انتظار دارید بریم فلسطین آزاد کنیم ؟ اسرائیل نابود کنیم ؟


شرمنده . . .


اول باید بچه همسایمون که با عقایدم مخالفه نابود کنم!


البته بچه همسایه که نه آقازاده هارو میگم

 

اره یاران سفر کرده من که منم با خودتون نبردید

 

شما همتون زیر پرچم هیئت امام حسین سینه زدید ،

 

همتون بچه کانون قائم آل محمد بودید ،

 

 دیگه فرقه ها و گروههای دیگه ایی نبود .


اصلا اینا رو ول کن ، بیا برات از خدایانمون بگم ، خدایی که ما ساختیمش !


شهیدجون میگما !


به جای اینکه خودمونو بکشیم بالا به خدا برسیم ، خدا رو آوردیم پایین !


خدایی که دیگه نمیشه دوسش داشت ،

 

از بس غریب و تک و تنها و محتاجش کردیم !


آهای جوونا ، خداتون تنهاست ، برید نماز بخونید دلشو خوش کنید !


آهای ملت ، خدا بی کسه ، همت کنید تعداد انگشتر عقیقتونو بیشتر کنید که

 

بگن طرفدارای خدا زیاد شدن !


غربت خدا شد این ؟ خوشحال کردن خدا اینطوره ؟


من تو نمازم به جا اینکه احساس بندگی کنم ، احساس ذلت کنم !


دیگه چطور دل ببندم به خدایی که من قراره با

 

دو سه رکعت نمازازغربت درش بیارم ؟

 

 چطور بگم توکلت علی الله در حالیکه تو دلم فکر میکنم

 

 استغفرالله خدا نیازمنده گریه و اشک و عبادت این و اونه ؟


خدای مشتی ما رو بردن،خدای بی نیاز ما رو که تحویل هم نگیره عشقه ،

 

چه طرفش بری چه نری یه سر سوزن براش فرقی نمی کنه ؟ . . .


چطور معشوق بشری حق ناز کردن داره و نیازش لذت داره ،

 

ذلیلش شدن شیرینه ،

 

 اما خدا باید خودش دنبال رضایت ما باشه اونم به این شکل؟

 

همینه که شماها شهید شدین !


تو شهید شدی وصیت کردی رو قبرت بنویسن : پر کاهی تقدیم آستان الهی


تو بودی که تو نمازات می لرزیدی که این خدا با این همه کبریا و

 

عظمتش قبول می کنه یا نه ؟


تو ترکش خوردی و بازم ته دلت اضطراب بود که اگه قبول نکنه چی ؟


تو بنده وار داد می زدی : مولای یا مولای

 

تو صادقانه شبای جمعه گفتی : من لی غیرک . . . ما که می گیم

 

من لک غیری . . . تو جز من کیو داری ، نه من جز تو!


شهید جون!


خیلی بد برا خدا مشتری جمع میکنیم . . . خیلی بد . . .


غافل از اینکه اصلا انسان طبعش قدرت مطلق طلبه ،

 

عاشق بی نیازی خداست ،

 

نه این خدایی که ما ساختیم . . . و چه بد ساختیم !

 

نمیدونم بااین اعتقادات امروزبازم شهادت نصیب ما میشه یا .....

 


نوشته شده توسط : سعید گنج خانی

نظرات ديگران [ نظر]


:لیست کامل یاداشت ها  :